پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۳۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

کمند هیجان زده بود؛ ولی نه هیجانی که از روی شادی باشد. هیجانی از روی ترس و وحشت! دست‌ و پایش هر چند لحظه یک بار می‌پرید و احتمالاً این به خاطر فشارهای عصبی‌ای بود‌ که چند وقت اخیر متحمّل شده بود. از لحظه‌ای هم که در پارک هم را دیده بودیم شروع به حرف زدن کرده بود و هیچ‌جوره نمی‌

رمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد


اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    10

    وای دانیاربگوتوچی پیازی؟؟

    ۱۲ ماه پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    خود پیازه😂😂

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.